فروشگاه اینترنتی سبزآبی، نمایندگی انحصاری فروش اینترنتی لباس نوزاد و کودک برندهای تیک تاک و برگ سبز
کودکان کار مدرن با چه مشکلاتی مواجه هستند؟

کودکان کار مدرن با چه مشکلاتی مواجه هستند؟

  • 1400/12/04
  • 813
اینفلوئنسر ها روز به روز کوچک‌تر می‌ شوند! زمانی رسیده که ما کودکان اینفلوئنسر را بیشتر از فرزند بستگان مان می‌ شناسیم. این بچه‌ های بانمک که یک‌ شبه ستاره شدند، نماینده یک تجارت خانوادگی‌ اند.

کودک اینفلوئنسر کیست؟

کودک اینفلوئنسر شخصی کم سن و سال است که در رسانه های اجتماعی مانند اینستاگرام و یوتیوب تاثیرگذار است و فالوور های بسیاری دارد. این کودکان در زمینه های مختلفی مانند ورزش، موسیقی، بازی های ویدئویی و… فعالیت می کنند. البته دسته دیگری از این کودکان نیز هستند که فعالیت خاصی ندارند و تنها با به اشتراک گذاشتن زندگی روزمره شان، مشهور شده اند.تا همین چند سال پیش، والدین می ترسیدند که با پخش شدن عکس فرزندانشان، خون به پا شود اما حالا هزاران خانواده از راه تبلیغات از طریق فرزندان شان، کسب درآمد می کنند.

بسیاری از کودکان تاثیرگذار، فعالیت خود را از دوران جنینی شروع کرده اند. صفحه آن ها با تصاویری از تست بارداری و سونوگرافی آغاز به کار کرد. حتی فیلم لحظه تولد برخی از آن ها نیز در اینترنت وجود دارد. این کودکان در اینترنت به دنیا آمده اند و حتی قبل از اینکه بتوانند صحبت کنند، تاثیر گذار بوده اند.

انگیزه والدین از آوردن کودکان در فضای مجازی:

  • فقدان امنیت و حمایت اولیه برای فرد
  • مشکالت اعتماد و عزت نفس
  • تلاش برای به فراموشی سپردن
  • وابستگی مادر به فضای مجازی
  • مشکلات شدید روان شناختی فرد
  • مشکلات زندگی زناشویی
  • مشکلات اشتغال در دنیای واقعی
  • تفریح در زندگی واقعی نبود سرگرمی و فرد
  • احساس ناتوانی در دنبال کردن علایق خود در زندگی واقعی
  • مشکلات تحصیلی
  • اخذ توجه و تأیید دیگران
  • انگیزه کسب درآمد و ثروت بیشتر
  • تصور لذّت بردن فرزند از حضور در فضای مجازی

آیا کودک رضایت دارد؟

این بچه ها به اندازه کافی بزرگ نیستند که بتوانند در شبکه های اجتماعی، حساب کاربری داشته باشند. طبق قوانین اینستاگرام، افراد برای عضویت در این شبکه باید بیشتر از 13 سال داشته باشند. در صورتی که یک حساب کاربری متعلق به یک کودک زیر 13 سال باشد، باید در قسمت بیو صفحه عنوان شده باشد که این حساب به دست والدین مدیریت می شود. در غیر این صورت حساب باید بسته شود.

نگویید«همیشه قبل از گرفتن عکس، از دخترم اجازه می گیرم.» این عالی است! اما اگر کودک نداند به چه چیزی رضایت می دهد، چطور؟

مثال تلخی است اما بسیاری از کودکانی که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند، رضایت خود را به متجاوز اعلام کرده بودند زیرا تصور می کردند که این قرار است فقط یک کشتی ساده باشد.

آیا کودک امنیت دارد؟

اطلاعات شناسایی کودک، لوکیشن، آدرس مدرسه، زمان رفتن او به پارک و…
همه این ها با هزاران مخاطب به اشتراک گذاشته می شود. آیا تمام این مخاطبان، افرادی سالم هستند؟ آیا در میان آن ها متجاوز به کودک، کودک ربا، دزد و… وجود ندارد؟ برای فردی که قصد سود جویی از یک خانواده اینستاگرامی را داشته باشد، بسیار راحت است که موقعیت کودک را پیدا کند.

آیا حریم خصوصی کودک رعایت می شود؟

آیا ده سال دیگر که بچه های ناز اینستاگرام بزرگ شدند، از کودکی دیجیتال خود دلخور می شوند؟ اگر کودک بزرگ شود و بفهمد تمام اتفاقات خصوصی زندگی او مانند ختنه شدن، مشکلات شب ادراری، گریه اول مهر و… با دیگران به اشتراک گذاشته شده است، چه حسی خواهد داشت؟کارشناسان حریم خصوصی هشدار می دهند که این اطلاعات برای همیشه در اینترنت باقی می مانند. همین که محتوای فرزند خود را به صورت آنلاین منتشر کنید، به تمام دنیا اجازه داده اید تا در هر زمان به آن دسترسی داشته باشند.

بلاگر

تاثیرات بلند مدت انتشار عکس کودک در فضای مجازی

کودکان بی آن که بخواهند طعمه بردگی مدرن در فضای مجازی می شوند. او را هم نمی شود در خانه زندانی کرد. بالاخره در مدرسه و کوچه و خیابان همه را می بیند که موبایل به دست هستند و فیلم ها را با یکدیگر رد و بدل می کنند.مسئله اینجاست که چرا والدین خودشان عامل اصلی ابزار سو استفاده از فرزندانشان می شوند. چرا والدین تلاش می کنند تا عکس تا فیلم زندگی شان در شبکه های اجتماعی دست به دست بچرخد. به نظر می رسد ابتدا باید فکری به حال والدین شود که بدون اجازه کودک حریم خصوصی او را از بین می برند.

  • شهرت معمولا سریع اتفاق می افتد و ممکن است کودک برای رویارویی با پیامد های آن، آمادگی نداشته نباشد. احتمال دارد کودک را در خیابان با دست نشان بدهند یا کودک به موضوع بحث یواشکی در میان هم کلاسی هایش تبدیل شود. کنار آمدن با این سطح از توجه افکار عمومی برای یک کودک می تواند بسیار سخت باشد.
  • تاکید زیاد بر ظاهر می تواند برای کودک مضر باشد. هنگامی که درک کودک از ارزشمندی خود بر اساس این باشد که آیا عکس او به اندازه کافی خوب است یا نه، ظاهر بینی و مصرف گرایی تشدید می شود. همچنین تشویق مداوم کودک به پوشیدن لباس های مختلف برای عکس بردای و تبلیغ کالا می تواند این تصور را در او ایجاد کند که آنچه یک فرد می خرد، مشخص می کند که او چه کسی است. مصرف گرایی می تواند به کودک احساس بد بینی و بی حسی نسبت به زندگی را منتقل کند.
  • این کودکان می توانند در معرض زور گویی، باج گیری، شایعه پراکنی و نظرات غیر واقعی دیگران قرار بگیرند. آن ها علاوه بر تحمل تمام فشار هایی که «کودک بودن در عصر دیجیتال» ایجاد می کند، باید با فشار ستاره بودن در شبکه های اجتماعی نیز مقابله کنند.
  • عملکرد این کودکان همیشه زیر ذره بین است. اگر توجه عمومی به هر دلیلی نسبت به این کودکان کاهش پیدا کند، ممکن است آن ها را دچار اضطراب و نا امیدی کند زیرا تحمل شکست در سنین پایین دشوار است.
  • این کودک نباید زمین بخورد، نباید بدو بدو کند و نباید لباس های راحت و عادی بپوشد؛ نباید زیر آفتاب بازی کند چون ممکن است آفتاب سوخته شود. هیچ شیطنتی نباید بکند زیرا مغایر با ظاهر شکیل او خواهد بود. عملا این کودک شبیه مجسمه ای خواهد بود که هر بار باید زیبا تر و بهتر از شکل و ظاهر قبلی باشد.
  • احساس سر خوردگی بعد از بزرگ شدن وتن دادن به هر کاری برای کسب ثروت بیشتر

بلاگر ها

تاثیر فضای مجازی کنترل نشده بر خانواده

  • احساس کمبود و مقایسه ظاهر زندگی دیگران با باطن زندگی خود
  • علاقه مندی به عمل های زیبایی
  • مقایسه درآمد خود با بلاگر های اینستاگرام
  • انتظار زیادی از همسر برای مثال سوپرایز های مناسبت دار و بی مناسبت
  • تغییر سبک زندگی و زیاده خواه شدن

سخن نهایی

در مورد صحیح یا غلط بودن تاثیر گذاری کودکان در شبکه های اجتماعی، هیچ پاسخ صریحی وجود ندارد. این پدیده مخالفان و موافقان بسیاری دارد. تنها چیزی که می توانیم در مورد آن توافق کنیم این است که کودک به امنیت، حریم خصوصی و شادی نیاز دارد.اما شاید این رویایی محال باشد چون دریافت بیست میلیون تومان در ازای انتشار یک عکس، واقعا وسوسه برانگیز است.

شاید ما متوجه نباشیم که به صورت نا خواسته در حال حمایت از این چرخه هستیم. بسیاری از ما مطمئن هستیم که تنها از تماشای کودک لذت می بریم و هیچ قصد دیگری نداریم. همین حمایت کردن ما، باعث بازدید بیشتر محتوا می شود و اعتبار اینفلوئنسر را نزد برند بالا می برد. ما متوجه نیستیم که به عنوان ضلعی از مثلث برند، اینفلوئنسر و مخاطب، در حال کمک به این چرخه هستیم. تا تقاضا هست، عرضه نیز وجود خواهد داشت.